سلام به تمام دوستان عزیزم
این بار اومدم تا برای چندمین بار از بچه های روستا دعوت کنم تا اگه مایل به همکاری با وبلاگ روستای سیرجارون هستن به من اطلاع بدن تا براشون اکانت نویسندگی وبلاگ رو فعال کنم و اونها رو به جمع نویسندگان وبلاگ اضافه کنم.
میتونین درخواستتون رو از طریق نظرات وبلاگ و یا از طریق تلفن با من در میون بگذارین تا در اولین فرصت اکانت نویسندگی به شما دوست عزیز تعلق بگیره...
این دعوت فقط تا پایان خرداد ماه ۸۹ اعتبار داره چون از تیر ماه سال جاری به مدت ۶ ماه عازم دریا هستم...
از نویسندگان حاضر هم خواهش میشه تا مطالبی درخور وبلاگ بنویسن و این وبلاگ رو در ایام تابستون بیکار نذارن...
منگنه : پیوستن دوستان عزیزم آقایان فرشاد و احمد زارعی ِ بنیامین محمودی و ابراهیم کیائی رو به جمع نویسندگان ویلاگ تبریک میگم.امیدوارم در تمام مراحل زندگیشون موفق و سربلند و پیروز باشن.
به امید دیدار
...سخت و خسته کننده...دو تا امتحان ۲ و ۳ واحدی باهم داشتم (مبانی مهندس برق و اجزاء ماشین۲).
.. اونم تو هفته ای که از اولش پشت سرهم امتحان بود... اونایی که دانشجو هستن بهتر درک میکنن که من چی میگم....البته تقصیر خودمون هم هست.
..یه سخن معروفی هست که میگه : اگه کسی قبل از توفان محصولش رو جمع کنه دیگه نگران خطرات توفان نیست و شب توفان میتونه با خیال راحت و آسوده سرش رو روی بالینش بذاره....یعنی اینکه نیای ۳۰۰صفحه جزوه رو توی شب امتحان بخونی
..اما یه چیزی از من یادتون باشه و این همون جمله ای هست که هروقت من و دوستانم به یه شرایط سخت برخورد می کنیم به خودمون میگیم : سختی هایی که پیش رو داریم خیلی آسون تر از سختی های هست که پشت سر گذاشتیمشون...
بیان این جمله یعنی یه جور امید دادن به خود...امیدوارم توی سخت ترین روزهای زندگیتون شیرین ترین خاطره ها رقم بخوره...یه کلام از اونیکه شما رو بیشتر از خودتون دوست داره....
